|
پنج شنبه 13 بهمن 1390برچسب:, :: 12:21 :: نويسنده : الیزابت آریانی
20سال 20 روز 20 شاخه گل برای تو که بیستی افسوس که پیشم نیستتی * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * دروغگو ، تو مگه نگفته بودی ستاره ی من فقط تویی ؟ حالا میبینم اون بالا داری باعث درخشیدن بقیه ی ستاره ها هم میشی ! * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * شاخه گلت سالها بود در میان دفترت خوابیده بود ، بی اجازت امروز بیدارش کردم ! * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * در خلوت من نگاه سبزت جاریست! این قست بی تو بودنم اجباریست * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * تو با آواز خود شب را شکستی / ولی من بی دریچه مانده ام باز هوای پر زدن هایم کجا رفت ؟ / ز یاران باز هم جا مانده ام باز . . . * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * خداوند ، گوش ها و چشم ها را در سر قرار داده است تا تنها سخنان و صحنه های بالا و والا را جستجو کنیم . . . * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * قصه ها بر من گذشت تا بدانم کیستم / سرگذشتم هرچه بوده من پشیمان نیستم من اگر سردار عشقم یا که پاکباخته ام / سرگذشتم را به دستان خودم ساخته ام . . . * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * دلم می خواست سقف معبد هستی فرو می ریخت پلیدی ها وزشتی ها به زیر خاک می ماندند ، بهاری جاودان آغوش وا می کرد جهان در موجی از زیبایی و خوبی شنا می کرد . . . * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * عاشقی مقدور هر عاشق نیست / غم کشیدن کار هر نقاش نیست . . . * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * نتوان ترک تو ای قبله دلها کردن / که محال است دگر مثل تو پیدا کردن . . . * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * بی وفایی کن وفایت میکنند با وفا باشی خیانت میکنند مهربانی گر چه آیینه ی خوشیست مهربان باشی رهایت میکنند . . . * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * بازی روزگار را نمی فهمم ! من تو را دوست دارم تو دیگری را دیگری مرا و همه ی ما تنهاییم . . . * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * کاش واژه حقیقت آنقدر با زبان ما صمیمی بود ، که برای بیان کردن "دوستت دارم" نیاز به قسم خوردن نبود . . . * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * شهر آیینه دار میشود با یک گل / پروانه تباه میشود با یک گل گفتند : نمیشود ، ولی میبینید / یک روز بهار میشود با یک گل . . . * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * دلم برای دیدنت چه شاعرانه لک زده / بلور قلب کوچکم ز دوزیت ترک زده ! * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * هرچه که زیباست و لایق تقدیم شما باد / غروب غم ها و طلوع شادیهایتان آرزوی من است . . . * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * اکنون با مرگ رفته ای و من اینجا تنها به این امید دم می زنم که با هر نفس گامی به تو نزدیک تر می شوم . این زندگی من است . . . * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * زندگی را تو بساز ، نه بدان ساز که سازند و پذیری بی حرف زندگی یعنی جنگ ، تو بجنگ ، زندگی یعنی عشق ، تو بدان عشق بورز . . . نظرات شما عزیزان:
|